شکل گيري انقلاب 57 که در مقابل حاکميت ضد مردمي و در ادامه نهضت هاي آزادي خواهي سده اخير ايران بود و از آنجائي که اين انقلاب با ايدئولوژي اسلامي همراه بود و پيرو ايده هاي آرماني اش مبني بر دفاع از مظلومان مقابل مستبدان و مستکبران در هر نقطه از جهان، به مسئله اشغالگري فلسطين نگاهي ويژه داشت و اين نگاه طوري بود که به عنوان يکي از مسائل مهم بين المللي در عرصه سياست خارجي ايران از اهميت شاياني برخودار گرديد، البته احساس مسئوليت در مقابل اشغالگري از بدو شکل گيري اسرائيل در ميان مبارزان ايراني قابل مشاهده است. قبل از انقلاب روشنفکران و روحانيون مبارز و آزادي خواه مواضعي روشن پيرامون اين موضوع داشته اند. و پس از انقلاب نگاه به مسئله اشغالگري به حدي بود که آ..خميني از فلسطين به نام پاره تن اسلام ياد مي کند و با اين نگاه مي خواهد نشان دهد که مسئله فلسطين مختص به منطقه خاص نيست، بلکه به کل جهان اسلام مربوط مي شود . هدف اين ايده و يا تفکر، دادن درکي به جهان اسلام است که در مقابل اشغالگري بي تفاوت نباشند و در جاي ديگر نيز خطاب به مسلمين مي گويد: مسلمين بايد به هوش باشند بايد بفهمند قدرتي که مسلمين دارند، قدرت هاي مادي ، قدرت هاي معنوي . مسلمين که يک ميليارد جميعت دارند و پشتوانه خدايي دارند و اسلام پشتوانه آنهاست و ايمان پشتوانه آنهاست از چه بايد بترسند؟ با يک جميعت کمي در مقابل دشمن هاي زياد، دشمن هاي بسيار قيام کرديم و ابرقدرت ها را شکست داديم در واقع اين نگاه مي خواهد بگويد نه تنها مردم فلسطين، بلکه مردم ساير ملل نيز نبايد در برابر ظلم و ستم هايي که به آنها روا مي شود سکوت پيشه سازند. ودر جايي ديگر مي گويد روز قدس روزي نيست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز قدس روز مقابله مستضعفين با مستکبرين است. اين گفتار نيز بيان کننده تفکري است که در مقابل استبداد، چه داخلي و چه خارجي نبايد سکوت اختيار کرد و نظام اشغالگري مختص يک منطقه خاصي نيست، بلکه حاکميتي که به حقوق اساسي مردم که همان حاکم بودن بر سرنوشت خويش است بي اعتنا بوده و آنرا نايده بگيرد در واقع به نوعي اشغالگر است و در مقابل آن نيز سکوت جايز نيست.
چگونگي شکل گيري روز قدس و تسري آن به ساير نقاط جهان:
قدس نام عربي اورشليم است. ولي با يوم يروشالاييم (به معناي: روز اورشليم) که تعطيل رسمي و روز جشن يکپارچه شدن شهر اورشليم است متفاوت است . سال ها قبل از پيروزي انقلاب ، کشورهاي عربي و در راس آن سازمان آزادي بخش فلسطين، روزي را در ماه اکتبر که يادآور پيروزي فلسطينيان در دره کرامه بود را به عنوان روز فلسطين نامگذاري کردند. و اين عنوان نيز به دنبال جنگ چند روزه در سال 1967 و شکست مصر و سوريه وبه طوري که براي اولين بار فلسطيني ها توانستند با يک سلسله عمليات نظامي ارتش اسرائيل را صاحب تلفات شديدي کنند، به دنبال اين پيروزي در ماه اکتبر مراسمي به نام روز فلسطين برگزار مي گرديد. اما از آنجائي که اين روز با هويتي عربي تعريف گرديد و مورد استقبال کشورهاي اسلامي قرار نگرفت. پس از پيروزي انقلاب در کابينه دولت موقت پيشنهاد روز قدس در آخرين جمعه ماه مبارک رمضان داده مي شود که به جاي روز فلسطين قرار گيرد و مهندس بازرگان علت نامگذاري آخرين جمعه ماه رمضان را به روز قدس به دليل اختلاف هايي در خصوص شب قدر عنوان مي کند. در 16 مرداد 58 پس از بمباران جنوب لبنان توسط نيروهاي اسرائيلي آ...خميني آخرين جمعه ماه رمضان را به عنوان روز قدس نام گذاري مي کند و بيان مي کند که مردم در اين روز بايد همبستگي خود را در حمايت از حقوق قانوني مردم فلسطين به نمايش بگذارند.
ابراهيم يزدي در همان ايام در گفتگوي خود با محمد مهدي جعفري که در کتاب خاطرات وي درج شده از اين که نامي از وي ذکر نگرديده و اين پيشنهاد عنوان شده، گله مي کند و مي گويد که روز قدس را من در نماز جمعه پيشنهاد کردم اما وقتي اعلام شد اصلا اسمي از من برده نشد. پس از اعلام نامگذاري روز قدس هم ساله در ايران راهپيمايي در حمايت از مردم فلسطين برگزار مي شود و همزمان با ايران در کشورهايي نظير ترکيه ، اندونزي ،بحرين ،لبنان ،پاکستان و حتي در امريکا و انگلستان نيز تظاهراتي برگزار مي شود. جالب توجه آن است که يهوديان و گروههاي حامي اسرائيل نيز در اين روز بر ضد روز قدس تظاهراتي به راه مي اندازند، آنچه فارغ از بنيان اين روز به نظر مي رسد که چه گروه و يا شخصي عامل شکل گيري چنين روزي بوده، آن است که روز قدس يادآور مقابله با هر نوع تفکر تماميت خواهي و انحصار طلبي است، يادآور مقابله با هر نوع گرايش ضد انساني و تحجر است، اين روز يادآور اشغال يک کشور مظلوميست که صداي مظلوميتش بيش از نيم قرن است که در جهان طنين انداز شده است. در جهاني که ملل مترقي اش خود را پيشرو در حقوق بشر مي دانند اما در مقابل نيم قرن جنايت سکوت پيشه کرده و حتي از مسئله فلسطين به عنوان برگي در جهت اهداف خود بهره مي برند. بنيان روز قدس در کشور ما با زماني همراه بود تقريبا اصول اوليه آزادي ها رعايت مي شد و گروههاي مختلف سياسي در چهارچوب قانون اساسي حق فعاليت داشتند حق ابراز عقيده داشتند و فرياد هم ميهنان در آن سال ها مي توانست به عنوان شاخص آزادي خواهي در جهان مبنا قرار گيرد، اما زماني که فعالين مختلف فکري و سياسي حق هيچگونه فعاليتي نداشته باشند و نتوانند ابراز عقيده کنند و فعالانشان در گوشه هاي زندان گذر ايام کنند آيا مي تواند مبناي آزادي و آزادي خواهي براي آزادي خواهان جهان و پشتوانه اي در جهت دفاع از حقوق فلسطين باشند آيا مي تواند شاخصي در دفاع از ارمانهاي آزادي خواهانه باشد؟ در کشوري که صداي مظلومانش شنيده نمي شود و در کشوري که قرار بود مردمانش بدون لکنت زبان از حقوقشان دفاع کنند در کشوري که مقتول محکوم و قاتل تبرئه و ترفيع درجه مي گيرد و صداي معترضان با گلوله پاسخ داده مي شود آيا مي تواند نداي دادخواهي براي مردم فلسطين را سر دهد؟ اما آنچه که همه ما مي دانيم و آنهائي که حقوق اساسي و شناخته شده انساني را در هر گوشه از جهان پايمال مي کنند و آن را بازيچه نفسانيات خود کرده اند در مقابل خواست هاي به حق مردم شکست خواهند خورد، زيرا که مقاومت مظلومان در برابر مستبدان و مستکبران در طول تاريخ ايران و جهان داستان و افسانه نيست، بلکه يک واقعيت ثبت شده در تاريخ مبارزاتي است که حق پيروز است و باطل رفتني است هر چند زمان طولاني را بطلبد. آنچه ما امروز از اشغالگري فلسطين مي بينيم، شاهد به حق شناخته شدن حقوق فلسطينيان و محکوميت تفکر اشغالگري در اذهان عمومي جهان هستيم. آري روز قدس زنده است و ماندگار. زيرا که مردم فلسطين صاحب مقاومتي هستند که به حق است و بر آن اصرار و مداومت دارد و اين مقاومت هر چند در طولاني مدت در مقابل ظالمان در هر نقطه از جهان باشد منجر به فرسايش ظالم و در نتيجه نابودي آن مي گردد و اين روز در ميان مردم مستضعف و مظلوم جاودان خواهد بود به دليل خوي ضد ظلم اش، ضد تحجرش که آن هم در روح آزادي خواهان جهان، مردم مظلوم فلسطين و ايرانيان سبز است و هر روز اميدوارانه با صبر و استقامت و به پشتوانه تجربيات مبارزاتي به پيگيري اهدافش ادامه مي دهد.
……………
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر